سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...
سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...

دلگیرم . . .سکوت...

دلگیرم . . .


سیرم از زندگی و از همه کس دلگیرم

آخر از این همه دلگیری و غم می‌میرم

پـرم از رنج و شکستن، دل خوش سیری چند

دیگر از آمد و رفت نفسم هم سیرم

هرکه آمد دل تنهای مرا زخمی کرد

بی سبب نیست که روی از همه کس می‌گیرم

تلخی زخم زبان و غم بی‌مهری‌ها

اینچنین کرده در آیینه هستی پیرم

بس که تنهایم و بی هم‌نفس و بی همراه

روزگاریست که چون سایه‌ای بی تصویرم

دلم آنقدر گرفته است خدا می‌داند

دیگر از دست دلم هم بخدا دلگیرم

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین 1391,10,16 ساعت 20:33 http://qameeshgh.blogsky.com

سلام. مطالبتون خیلی قشنگه خوشم اومد اماده تبادل لینک هستم.

خدا نکنه دلگیر باشید!


نکنه از من هم دلگیرید؟بخاطر کامنت تایید نکردن

معذرت میخوام فکر کردم عمدا تایید نمیکنی

زمستان است و سرما میکند بیداد
دراین سوز زمستانی ،بهاران میرود ازیاد

زمستان است وسرما ارمغان باغ وبستان است
هزاران آدمک از برف،اسیر باد وبوران است

زمین واسمان امشب بسی دلگیر ودلسرد است
دل بیچاره من هم،اسیر پنجه درد است

تنم از شدت سرما بسان بید می لرزد
گمانم دیو شب از ره رسید وحلقه بر در زد

زدلسردی وغم امشب،دلم اهنگ دیگر زد
درون سینه،طفل دل ،چه معصومانه پرپر زد

دلم میلرزد وبا خود هزاران یاوه میگویم
درون ترس وتاریکی نمیدانم چه میجویم

ولی زان سوی تاریکی چراغی میزند سوسو
کسی می گویدم گویا که دیگر یاوه کمتر گو

تحمل کن زمستان را بهار سبز در راه است
مکن وحشت از این ظلمت که یوسف در دل چاه است

دلم گرفت.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد