سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...
سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...

گفته بودم...سکوت

*****گفته بودم *******
 

گفته بودم با تو 


گفته بودم با تو 

 
ای همه مستی و شیدایی من
 

گفته بودم با تو
 

ای همه مونس تنهایی من
 

نفسم بی تو نفس نیست
گل نازم
 

دل من سنگ و قفس نیست
دل من دربدر خانه توست
 دل من رهگذر کوچه مستانه توست دل من می تپد از یاد تو باز


دل من می کشد از چشم تو ناز
 

گفته بودم و می گویم باز
به تو محتاجم و معتادم  

وهمین بود 

قصه عشق مسیحایی من
معنی عفت و رسوایی من
گفته بودم
لیک می گویم باز
 

که تویی دلیل شیدایی من.

**************
شب است و غربت و دلتنگی من
شکوه شِکوه ها افتاده بر تن
دلم از واژه غربت کبود است 


تمام بودنم بی تو نبود است
رخ تنهاییم بیمارو زرد است
 

عبور لحظه ها سنگین و سرد است
هجوم بی کسی بیداد کرده
 

دل از دلواپسی دنیای درده

****************
اگر ماه بودم،به هر جا که بودم
سراغ ترا از خدا می گرفتم
 

وگر سنگ بودم،به هر جا که بودی
سر رهگذر تو جا می گرفتم
اگر ماه بودی-به صد ناز شاید
 

شبی بر لب بام من می نشستی
وگر سنگ بودی،به هر جا که بودم
مرا می شکستی،مرا می شکستی!
************من سکوت خویش را گم کرده ام
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من،که خود افسانه می پرداختم عاقبت افسانه مردم شدمای سکوت ای مادر فریادها
ساز جانم از تو پرآوازه بود 


تا در آغوش تو،راهی داشتم
چون شراب کهنه،شعرم تازه بود
در پناهت برگ و بار شکفت 


تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوش تر از جادوی تو
ای سکوت،ای مادر فریادها!
 

گم شدم در این هیاهو،گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من؟
 

گر سکوت خویش را می داشتم
زندگی پر بود از فریاد من! 

(سکوت)

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام و همیشه در سلام
دوست عزیز شبت بخیر
شعر زیبایی بود و غمگین
در انتخاب سایز دقت بیشتری نمایید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد