خیرهام میکند
برق چشمان مشکیات
نگاهت را بردار
از توهّمات این کودک پیر
پیش از آنکه میگرنش
دوباره اوت کند...
چشمهایش تماشایی استنمی شود خیره نشد و لذتش را به قیمت میگرن نچشید
چشمهایش تماشایی است
نمی شود خیره نشد و لذتش را به قیمت میگرن نچشید