سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...

عناوین یادداشت‌ها

  • سکوت... 1391,10,14 23:54
    سلام... تو دنیایی که گنجشکها به جای شاخه درخت روی سیم برق مینشینند... حق دارد درخت در ارزوی تبر باشد... ............... سکوت...
  • منافق...سکوت... 1391,10,13 17:37
    حضرت محمد(ص) میفرماید: - آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید 2 - از وعده تخلف کند 3 - در امانت خیانت نماید ............. سکوت...
  • سکوت... 1391,10,13 17:17
    باده ی پر خوردن و هوشیار نشستن سهل است .................................................................. گر به دولت برسی مست نگردی مردی مردی نه به قوت است و شمشیر زنی آن است که جوری که توانی نکنی پر پروانه شکستن هنر پر شکنی نیست تو گر پر شکنی شاپر شاهین بشکن
  • سکوت... 1391,10,12 21:43
    گ اهی نفس به تیزی شمشیر می شود از هرچه زندگیست دلت سیر می شود گویی به خواب بود جوانیمان گذشت گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
  • یادمون باشه...سکوت... 1391,10,07 21:13
    گاه دلتنـگ می شوم دلتنـگ تر از تمام دلتنگی ها حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگـــم ......................... مهربانیت را به دستی ببخش ؛ که می دانی با او خواهی ماند .... وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت...
  • سکوت... 1391,10,07 21:04
    با من امشب چیزی از رفتن نگو نه! نگو! از این سفر با من نگو من به پایان می رسم از کوچ تو با من از آغاز این مردن نگو کاش می شد لحظه ها را پس گرفت کاش می شد از تو بود و تا تو بود کاش می شد در تو گم شد از همه کاش می شد تا همیشه با تو بود با من امشب چیزی از رفتن نگو نه! نگو! از این سفر با من نگو من به پایان می رسم از کوچ تو...
  • تبریـــــــــــــــــــک...سکوت... 1391,10,05 17:58
    کریسمس مبــــــــــــــــــــارک...
  • سکوت... 1391,10,04 17:38
    نمیدونم واسه کیه ولی خیلی زیباست... ................ یه روز بهم گفت: «می خوام باهات دوست باشم؛آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام» بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فکر خوبیه من هم خیلی تنهام» یه روز دیگه بهم گفت: «می خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام» بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فکر خوبیه....
  • گاهی دلم میخواهد...سکوت... 1391,10,01 20:40
    گاهی دلم میخواهد وقتی بغض میکنم خدا از اسمان به زمین بیاید واشکهایم را پاک کند...دستم را بگیرد و بگوید: اینجا ادمها اذیتت میکنند بیا برویم... ............... سکوت...
  • یلدا...سکوت... 1391,09,30 23:23
    سلام دوستان... یلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا مبارک...
  • مهاجرت...سکوت... 1391,09,28 17:12
    روز جهانی مهاجرت بر همه اونایی که از سرزمین و وطنشون مهاجرت کردن مبارک باشه... ....... ای پرنده ی مهاجر ، ای پر از شهوت رفتن فاصله قد یه دنیاست ، بین دنیای تو و من تو رفیق شاپرک ها ، من تو فکر گلمونم تو پی عطر گل سرخ ، من حریص بوی نونم دنیای تو بی نهایت ، همه جاش مهمونی نور دنیای من یه کف دست ، رو سقف سرد یک گور من...
  • فال حافظ...سکوت... 1391,09,27 21:46
    کنار آب و پای بید وطبع شعر ویاری خوش معاشردلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش هر انکس را که بر خاطر ز عشق دلبری یاریست سپندی کوبر اتش نه که دارد کار و باری خوش عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم بود کز نقش ایامم بدست افتد نگاری خوش شب صحبت غنیمت دان...
  • ...سکوت... 1391,09,23 21:21
    آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند
  • مرد...سکوت... 1391,09,22 17:39
    او “مرد” است دستانش از تو زبرتر و پهن‌تر است صورتش ته ریشی دارد قلبش به وسعت دریا به جای گریه کردن به بالکن می‌رود و سیگار دود می‌کند… او با همان دستان پهن و زبرش تو را نوازش می‌کند… به او سخت نگیر… مرد را خراب نکن… با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را می‌بوسد و تو آرام می‌شوی… آنقدر او را نامرد “نخوان” زود دیر می‌شود…...
  • دکتر شریعتی...سکوت... 1391,09,19 18:05
    اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم، چتر نداشتیم، خندیدیم، دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.. دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی، چتر آورده بودی، و من غافلگیر شدم، سعی می کردی من خیس نشوم، و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود... و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما...
  • تولد سکوت... 1391,09,19 12:26
    تولد... تولد... تولده؟ تولده کی؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .بازم بیا . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ....
  • سلام خدا...سکوت... 1391,09,18 11:26
    سلام خدا خوبی؟ من بد نیستم اما چندان خوب نیستم شاید چون باز هم دلگیرم... دلگیرم از ادمهای اطرافم از تمام کسانی که دوستم دارند اما راستش را بخواهی باید بگویم دلگیرم ا ز خودم نه از انها ..از خودم و از تمام حرکاتی که بدون فکر در مورد تفسیر های بعد از ان انجام میدهم.. دلگیرم از خودم بخاطر محبت های بی جا بخاطر افکار پاک...
  • سکوت... 1391,09,16 20:34
    دستم بوی گل میداد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند... اما هیچ کس فکر نکرد که شاید ... یک گل کاشته باشم...!
  • تختی...سکوت... 1391,09,16 18:23
    سلام دوستان. توی خبر بیست و سی شنیدم تندیس زنده یاد تختی رو توی یکی از میدونهای شهر ایذه شلوار پاش کردن. اخه چرا؟ چون با دوبنده کشتی وسط میدون بوده...
  • سکوت... 1391,09,16 15:03
    باید بدجنس باشی..!! تا عاشقت باشن......!! باید خیانت کنی.........!! .......... تا دیوونه ات باشن...!! باید دروغ بگی...............!!........تا همیشه تو فکرت باشن...!! باید هی رنگ عوض کنی......!!.........تا دوسِت داشته باشن...!! اگه ساده ای ..!!...اگه باوفایی...!!..اگه یک رنگی...!!...همیشه تنهایی... گاهی باید بی رحم...
  • پهباد؟؟؟؟؟؟؟؟سکوت... 1391,09,14 13:08
    سلام... نمیدونم این امریکاییها پهباد تولید میکنن یا پهن باد... خب پهباد که خودتون میشناسین چیه که البته خیلیهاشم سری هستش البته پهن باد فقط تولیید امریکا هستش اخه بمحض ا ینکه باد سپاه پاسداران بهشون میخوره سفره دل ارتش امریکا را پهن میکنه جلو نیروهای ایرانی
  • آسان و مشکل...سکوت... 1391,09,14 12:42
    آسان و مشکل قضاوت در مورد اشتباه دیگران آسان . . . . . تشخیص اشتباه خودمان مشکل بدون فکر سخن گفتن آسان . . . . . کنترل زبان مشکل زخم زبان زدن آسان . . . . . التیام دل زخم خورده مشکل بخشیدن آسان . . . . . طلب بخشش مشکل تدوین مقررات آسان . . . . . اجرای آن مشکل غرق شدن در رویا آسان . . . . . تلاش برای رسیدن به آنها مشکل...
  • عشق؟ازدواج؟...سکوت... 1391,09,14 12:38
    عشق چیست ؟؟؟ ازدواج چطور؟؟؟ شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار بیاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه بچینی. شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ. هرچه...
  • اسمان...سکوت... 1391,09,13 20:49
    سلام... دوستی توی وبلاگش نوشته بود ایا اسمان هر کجا همین رنگ است؟ منم بر ان شدم که این متنو بزارم... دوستم میگوید اسمان هر کجایی که بروی همین رنگ است و مرا سخت در فکر فرو برد چند لحظه فکر کردم...وگفتم... رنگ اسمان هر جا یی را لیاقت ادما مشخص میکنه... عدهای لیاقتشان اسمان ابی و عده ای ابری و عده ای بارانی و عده ای......
  • اینم جواب نظر فاطمه از طرف رقیه...سکوت... 1391,09,13 12:48
    سلام من در رابطه با نوشته ای که خواهرم فاطمه نوشته بود میخواهم برداشت های خود را بگوییم : من نمی خواهم نا آگاهانه مثل مادرانم باشم ، نمی خواهم کهنه پرست باشم، نمی خواهم تحقیر شوم، نمی خواهم از مردان کمتر باشم من از گفته هایت چنین برداشت کردم از منظورت فهمیدم که میگویی چرا مردان هر کاری که دلشان بخواهد می کنند و زنان...
  • نظر فاطمه توی وبلاگم...سکوت... 1391,09,13 12:46
    باید باکره باشى، باید پاک باشى! براى آسایش خاطر مردانى که پیش از تو پرده ها دریده اند ! چرایش را نمیدانى فقط میدانى قانون است، سنت است ، دین است قانون و سنت را میدانى مردان ساخته اند اما در خلوت مى اندیشى به مرد بودن خدا و گاهى فکر میکنى شاید خدا را نیز مردان ساخته اند!! من زنم ... با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو...
  • ...سکوت... 1391,09,10 00:52
    سلام... ............... ... یه چیزایی رو یه حسایی رو یه آدمایی رو یه وقتایی یه لحظه هایی... تو زندگی گُم می کنیم میشکنیمشون وهیچوقت دیگه پیدا شون نمی کنیم هیچوقت ... !اندازه دوست داشتن مهم نیست کیفیتش مهمه: همیشه یک دونه دوست داشته باشیم ولی مــــــــــردونه یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت دوســـت داری ،...
  • عجب ادمایی... 1391,09,08 17:38
    سلام... یادمه وقتی خدمت سربازی بودم یه شب با چنتا دوستام نشسته بودیم بیرون اسایشگاه و شام میخوردیم جاتون خالی کنسرو داشتیم تو همون حین نگهبان نزدیکمون بود ومنم تعارف کردم که بیاد یکم بخوره و اونم اومد و خورد و رفت چند روز بعدشم دفتر قضایی منو خواست و رفتم و بمن گفتن که جرمم تعرض و خلع سلاح نگهبان هستش و راهی دادسرا...
  • مشیری...سکوت... 1391,09,07 13:26
    گفتــه بــودی کـه: چـرا محـو تماشای منی؟ وان چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی مـژه بـر هـم نـزنـم تـا کـه ز دستــم نـرود نــاز چشـم تـو بـه قـدر مـژه بـر هـم زدنی ........... سکوت...
  • خداحافظ...سکوت... 1391,09,06 13:26
    چگونه بگذرم از دلبستگی هام ؟ چگونه می روی ومی دانی که تنهایم ؟ خداحافظ...! بدون تو گمان کردی که می مانم؟ خداحافظ...!بدون من یقین دارم که می مانی !!! گفتن خداحافظ سخت است پس من میروم تو بمان... ......................... سکوت...