ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سلام...
دهقان فداکار پیر شده...چوپان دروغگو عزیز شده...شنگول و
منگول گرگ شدن کوکب خانم حوصله مهمون نداره... کبرا تصمیم
گرفته دماغش رو عمل کنه...روباه وکلاغه دستشون تو یه
کاسه است...حسنک گوسفندانش رو ول کرده تو یه شرکت
آبدارچی شده...شیرین خسرو و فرهاد رو پیچونده و گفته
قصد ازدواج نداره رستم اسبش رو فروخته یه موتور خریده
و با اسفندیار میرن کیف قاپی....واقعا مارا چه شده؟؟
فراموش کردیم خودمونو