سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...
سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکوت سرشار از ناگفته هاست...

سکـــــــــــــــــــــوت...

سکوت...شعر...

... این شعر واقعا فوق العاده است



در خیالات خودم

در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه،

از خیابانی که نیست


می نشینی روبرویم،

خستگی در میکنی

چای می ریزم برایت،

توی فنجانی که نیست


باز میخندی و میپرسی

که حالت بهتر است؟!

باز میخندم که خیلی،

گرچه میدانی که نیست


شعر می خوانم برایت،

واژه ها گل می کنند

یاس و مریم میگذارم،

توی گلدانی که نیست


چشم میدوزم به چشمت،

می شود آیا کمی

دستهایم را بگیری،

بین دستانی که نیست..؟!


وقت رفتن می شود،

با بغض می گویم نرو...

پشت پایت اشک می ریزم،

در ایوانی که نیست


می روی و

خانه لبریز از نبودت می شود

باز تنها می شوم،

با یاد مهمانی که نیست...!


بعد تو

این کار هر روز من است

باور این که نباشی،

کار آسانی که نیست...! .

نظرات 1 + ارسال نظر

با اجازه copy

صاحب اجازه هستین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد